چطور برای خودم ارزش قائل بشم؟ + تست رایگان سنجش خوددوستی
حالتون چطوره؟ بعضی وقتا ما دیگران رو نسبت به خودمون اولویت میدیم. بعدا مثال میزنم، که منظورمو بخوبی برسونم. خیلی وقتا ما قربانی آدمهای دیگه و شرایط میشیم. اینجا یاد میگیریم چطور خودمون رو واقعا دوست داشته باشیم. منظورم خودشیفتگی یا خودخواهی نیست! با این ۵ سوال ببین خودتو چقدر دوست داری. منم دونه دونه برات توضیح میدم:
- وقتی شکست میخورم یا کارمو درست انجام نمیدم، احساس بیکفایتی میکنم.
بله ⃝ خیر ⃝
- وقتی دلتنگ کسی میشم، انقدر احساسم بد میشه که بیحوصله و کلافه میشم.
بله ⃝ خیر ⃝
- بعضا قسمتهایی از شخصیت خودم رو دوست ندارم و ازش فاصله میگیرم تا اون رو نبینم.
بله ⃝ خیر ⃝
- وقتی در مورد عیبها و نقصهام فکر میکنم، احساس بدی دارم.
بله ⃝ خیر ⃝
- در مواقع سختی و بحران، نسبت به خودم نامهربانانه و سختگرایانه رفتار میکنم.
بله ⃝ خیر ⃝
اگه بعضی از جوابهات “بله” هست، بیا باهم راهحل این سوالهارو یاد بگیریم:
۱- چرا بعضا احساس بیکفایتی میکنم؟
اگه حس میکنی به اندازهی کافی خوب نیستی، درست فکر کردی! چون اصلا ما نمیتونیم به اندازه کافی خوب باشیم! میدونی چرا؟ چون حد و سقفی برای خوب بودن وجود نداره! چون هر چی جلوتر میری انتظارت از خودت بیشتر میشه. پس اگه توی کاری شکست میخوری این از بیکفایتی تو نیست. بلکه تو قطعا چیزی رو بلد نبودی که باعث شده شکست بخوری. از یه فرد ایدهآل الگو بگیر، اما خودتو باهاش قیاس نکن. عزیزم فقط و فقط خودت رو با دیروزت بسنج.
کسی که خودشو دوست داشته باشه کاری نمیکنه که حال خودش بد بشه!
۲- چرا وقتی دلتنگم، کلافه میشوم؟
دلتنگ شدن یه حس کاملا طبیعیه. اما کنترل نکردن دلتنگی، دیگه طبیعی نیست! کسی که برای خودش ارزش قائله نمیزاره دلتنگی، حالشو بد کنه. بلکه دلتنگیشو مدیریت میکنه. چطوری؟
ببین وقتایی که دلتنگ هستی انقد در احساسات بد و منفی غرق نشو. چون آخرش کلافه و پرخاشگر میشی. باید بتونی به این روشی که میگم توجهت رو از روی دلتنگی برداری. بجای تمرکز به احساس دلتنگی، پاشو برو دنبال یه چیزی.
اول تکلیفتو با خودت مشخص کن: آيا میخوای حالت خوب بشه؟ یا موندن توی حال بد رو ترجیح میدی؟ اگه دنبال اینی که برای خودت ارزش قائل بشی پس در مواقع دلتنگی و بیحوصلگی برای خودت یکار خوب انجام بده. مثلا برو یه هوایی تازه کن با دوستات حرفای خوب بزنین. اگه کار مهمی داشتی پاشو انجامش بده. موسیقی مثبت گوش بده. اینجا، هدف اینه که از فکرش دربیای تا حالت بدتر نشه، چون تو برای خودت ارزش قائلی! حالا ببینیم چطوری”همهی قسمتهای خودمونو” دوست داشته باشیم!
۳- چطور همه نقصها و بدیهای خودم را دوست داشته باشم؟
اگه در خودت چیزهایی داری که ازش بدت میاد، تو تمامه خودتو دوست نداری! و این قسمتهای تاریک وجودت، دائما تو رو آزار خواهند داد. اگه میخوای برای خودت ارزش قائل بشی باید تمامه تمام خودت رو بپذیری. پذیرش با تائید فرق داره ها!
شاید بخشی از خودتو تایید نکنی اما بپذیر. قبول کن تو اینجوری هستی. حالا اگه میتونی خودتو ارتقاء بده. اگه نمیتونی بپذیر تموم شه بره. انقد خودتو بخاطر یه اخلاق بدت، سلاخی نکن. تو در کنار سایهها، نور رو هم در وجودت داری.
تا وقتی از قسمتی از خودت فرار کنی اونم دنبالت میکنه! یعنی دائم مثله تیغ کاکتوس میره تو وجودت. مثلا اگه کم حرف و خجالتی هستی برو دنبال کلاسهای ارتباطی و فن بیان. اگرم نمیخوای بری کلاس، پس انقد خودتو بخاطر خجالتی بودنت سرزنش نکن!
۴- چطور احساس بدم را از بین ببرم؟
وقتی به نقصها و کمبودهات فکر میکنی حالت بد میشه. انرژیت میافته. فرکانستم میاد پایین. کسی که خودشو دوست داشته باشه کاری نمیکنه که حالش بد بشه! بجای فکر کردن به نقصهات، یا روشون کار کن؛ یا به قشنگیای خودت به نقطه قوت خودت تمرکز کن. آدمهای خوددوست خودشونو دار نمیزنن! یکاری برای خوب شدن حالشون میکنن. تو سختیهای زندگی رو چطور پشت سر میزاری؟
5- چطور بحرانهای زندگیام را به آسانی مدیریت کنم؟
وقتی کارا درست پیش نمیره، تو برای حال خوبت چیکار میکنی؟ همه اینو میدونن که اگه حالت خوب باشه میتونی کارهارو پیش ببری. اما اگه خودتو رها کنی، میشه قوزه بالا قوز. میشه یه مشکل روی مشکلات! لطفا خودت قسمتی از مشکل نباش.
در مواقع سختی و بحران، داخل گود قرار نگیر. بیا بیرون به اوضاع مسلطتر شو. بگو خب الان این مشکل به وجود اومده. من دلم نمیخواست اینطوری بشه ولی شده. حالا چطوری میتونم اوضاع رو کنترل کنم؟ از کی کمک بخوام؟ چه فکری بکنم که به راهحل منجر بشه. اینطوری فرکانست میره بالا و راههای ذهنیت باز میشه. این یعنی تو برای حال خوبت ارزش قائلی.
حالا با توجه به حرفام، به من بگو آدمی که برای خودش ارزش قائله، آیا خودخواهه؟ آیا خودشیفتگی داره؟ اگه نه، پس این گره رو هم برات باز کردم. خوش باشی. یه سر به پیجم بزن راجب این مسائل بیشتر گفتم. لینکشو برات میزارم.